م.ر .ت.ض.ی

ساخت وبلاگ
چند وقته که از نظر روحی بهم ریختم عمل بینی سختی داشتم از پشت گوشم غضروف برداشته بود  و جدا از درد بینی درد گوش امونمو بریده بود حتی الانم که بخیه هاش رو کشیدم  درد میکنه داخل بینیم هم اسپیلنت گذاشته بود  که روزای اول خیلی صحنه ی زشتی داشت بعدم اسپیلنتا عفونت کرد و با سختی خارجش کردن الانم که بینیم اندازه کوفته س و نمیتونم بگم خوب شده یا نه همه میگن باید صبر کنی تورم بخوابه درست میشه،دکترمم همینو میگه ولی صبر کردن خیلی سخته به صورت کلی بگم تجربه ی بد و سختی بود  امیدوارم نتیجه خوب باشه هپی هم دیگه پیشم نیس تو روزای اول عملم اعصابم واسه بینیم خورد بود  واسه هپی هم مدام گریه میکردم  که یه شب هپی برگشت وزنش خیلی پایین اومده بود بمیرم براش که لیاقت نگهداری ازش رو نداشتم هپی وقتی برگشت دیگه مثل قبل نبود  مدام فرار میکرد میرفت و دوروز بعد میومد از طرفی هم من هنوز تو جا بودم و خانواده هم کمک نمیکردن ببرنش دکتر عقیمش کنن یا حداقل تو خونه کنترلش کنن تو من بهتر شم یه کاری کنم تا اینکه یه شب رفت و روکارای کارگاه سونیا  که قرار بود صاحبکارهمون شب بیاد و ببره دسشویی کرد و یه خسارت ۵ تومنی زد  فردای همونروز بابا بدون اینکه به من بگه بردتش و تو پارک لاله ولش کرد.... اگه بگم بعداز رفتن هپی بیشتر از قبل از ادما متنفرم باور میکنید؟ به توصیه ی یکی از دکترای بیمارستان  که باهاش حرف زدم  الان چند شبه دارم پوکساید میخورم... م.ر .ت.ض.ی...
ما را در سایت م.ر .ت.ض.ی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2khayatbashie بازدید : 57 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 23:25

هدنرسمون دو ماهه که عوض شده  و میتونم بگم یکی از بدترین اتفاقایی بود که میشد  بیوفته  گفته بودم هد نرسمون یه ادم دیوونه س  هنوزم همینو میگم ولی حداقلش این بود که براش  پرستار و کمک بهیار فرقی نداشت  همه باید کارشون رو درست انجام میدادن و اگر اشتباهی از هر کدوم از بچه ها رخ میداد به شدت برخورد میکرد همیشه هم میگفت هر کسی باید کار خودش رو درست انجام بده  استفمون یکی بود که کلا طرفدار پرستارا بودو در هر صورت  کمکا مقصر بودن  به شدت استرسی و اعصاب خورد کن بود یعنی وقتی یه مشکلی پیش میومد این بدتر از همه استرس میگرفت بعد فکر کنید این الان شده هدنرس م.ر .ت.ض.ی...
ما را در سایت م.ر .ت.ض.ی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2khayatbashie بازدید : 58 تاريخ : جمعه 30 تير 1402 ساعت: 23:25

 ۸ روزه happy از خونه فرار کرده و رفته

دلم براش تنگ شده

هر لحظه دارم بهش فکر میکنم....

بهش که فکر میکنم اشکام سرازیر میشه

همه میگن گربه ها میرن و باز برمیگردن

به نظرتون هپی بر میگرده؟

م.ر .ت.ض.ی...
ما را در سایت م.ر .ت.ض.ی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2khayatbashie بازدید : 64 تاريخ : يکشنبه 4 تير 1402 ساعت: 1:16